حجتالاسلام سیدمهدی حائریزاده استاد حوزه و دانشگاه در گفتوگو با خبرنگار دین و آیین خبرگزاری آنا با اشاره به اینکه مدت امامت امام موسی کاظم ۳۵ سال طول کشید، بیان داشت: شیعه و سنی نسبت به باب الحوائج امام موسی کاظم (ع) ارادت داشتند. حتی ابن ابی الحدید شارح نهجالبلاغه درباره این امام همام گفته است: «موسی بن جعفر بن محمد (و هو العبد الصالح) جمع من الفقه والدین والنسک والحلم والصبر»؛ موسی بن جعفر بن محمد او همان عبد صالح است که فقه و دین و پرهیزگاری و حلم و صبر جمع کرده بود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
** مواضع روشن امام کاظم در برابر خلفای عباسی باعث رسوایی آنها شدوی با تأکید بر اینکه امام هفتم شیعیان برای اشاعه فرهنگ تشیع از راهکارهای متعددی بهره برده است، افزود: امام موسی بن جعفر (ع) در سال ۱۴۸ هجری قمری امامت امت اسلامی را برعهده گرفتند. با توجه به اینکه دوران امامت حضرت با خلفای عباسی نظیر منصور دوانیقی، هادی، مهدی و
هارون الرشید همزمان بود، ایشان مواضع روشن و قاطعی در برابر خلفای جور عباسی داشتند.
** شیعه مرهون تلاشهای امام کاظم (ع) در گسترش فرهنگ علوی استحجتالاسلام حائریزاده با اشاره به اینکه خلفای عباسی از دوران امامین باقرین (ع) در تلاش برای حذف شیعه مانند بنیامیه بودند، ابراز داشت: امام موسی کاظم (ع) در چنین شرایط سیاسی، روش مبارزه مسلحانه را انتخاب نکردند و از شیوههای دیگر با مانند گسترش دادن سازمان وکالت بهره بردند. البته در این مسیر سختیهای زیادی را تحمل کردند، برای همین شیعه تا ابد مدیون این امام همام است. به طوری که در زیارتنامه امام موسی کاظم (ع) این مورد هم اشاره شده است: «أَشْهَدُ أَنَّکَ. وَصَبَرْتَ عَلَى الْأَذَى فِی جَنْبِهِ مُحْتَسِباً»؛ گواهی میدهم که تو. بر آزار و اذیت در راه خدا فقط شکیبایی کرده و آن را به حساب خدا گذاشتی.
** نفوذی امام کاظم (ع) در دربار هارونالرشیدوی ادامه داد: علی بن یقطین از اردتمندان به امام موسی کاظم (ع) به عنوان نفوذی در دستگاه حاکمیتی هارون مشغول فعالیت بود. او به واسطه مسؤولیتش شیعیانی که در آنجا گرفتار میشدند، نجات میداد. علی بن یقطین به ظاهر به عنوان اهل سنت وضو میگرفت و با آنها نماز میخواند.
** چرا ارتباط شیعیان با امام کاظم (ع) کم بود؟ این استاد دانشگاه اظهار داشت: امام موسی کاظم (ع) در دوران امامتشان چند سالی را در زندان بنیعباس بود که در منابع، مدت زمان زندانی حضرت (ع) را میان هفت تا ۱۴ سال ذکر کردند که برخی هم بیان داشتند که از این مدت، حضرت (ع) هفت سال تحت نظر بودند؛ بنابراین ارتباط شیعیان در این دوره با امام (ع) به سختی انجام میشد.
** نمایندگانی که خائن شدند وی گفت: امام کاظم (ع) نمایندگانی در سراسر بلاد اسلامی داشت که دریافت وجوهات شرعی، پاسخگویی به سؤالات شرعی و حل مسائل مرتبط با شیعیان آن منطقه را به آن افراد محول کرده بود. یکی از این افراد «علی بن حمزه بطائنی» بود. منتها بعد از شهادت امام موسی کاظم (ع)، بطائنی و چند نفر از نمایندگان امام که به دلیل دربند بودن امام (ع) و عدم دسترسی به ایشان، اموال زیادی از پرداختهای مالی شیعیان را در دست داشتند، منکر شهادت امام هفتم شدند و او را آخرین امام قلمداد کردند که غیبت کرده است.
حجتالاسلام حائریزاده با بیان اینکه فرقه واقفیه بعد از شهادت امام کاظم (ع) شکل گرفت، تصریح کرد: افراد این فرقه به امامت امام رضا (ع) قائل نشدند. بلکه گفتند امام موسی کاظم (ع) به آسمان چهارم رفته و او مهدی موعود است! البته ترکشهای این فرقه انحرافی در زمان امامان بعدی هم وجود داشت.
وقتی هدایایی خلیفه عباسی به یک پیرمرد محب اهل بیت (ع) رسید
وی افزود: محدثه نوری نقل میکند که منصور دوانیقی در ایام عید نوروز در یک مجلس عمومی، امام موسی کاظم (ع) را مجبور کرد، در مجلس بماند. در واقع این سیاست منصور دوانیقی برای جلب نظر
مردم بود تا بگوید به اهل بیت ارادت دارد! در این محفل برای منصور هدایایی آوردند. در این مجلس پیرمردی خدمت امام کاظم (ع) آمد و خطاب به حضرت فرمود: من سه بیت در رثای جد شما سرودم، اجازه میخواهم آن را بخوانم. این کارشناس دینی اظهار داشت: امام خیلی آن پیرمرد را تشویق کردند و سپس به منصور فرمودند: درباره این هدایایی که برای تو آوردهاند به من اختیار تام میدهی؟ منصور قبول کرد. امام کاظم (ع) همان جا فی المجلس برای احیای فرهنگ شیعه و روضه سیدالشهدا (ع) تمام آن هدایا را به پیرمرد دادند.
** در زمان امام کاظم (ع) هم خبر از دستکش مخملی دشمن بود وی درباره دستکش مخملی خلفای عباسی در مواجهه با جایگاه امامت ائمه معصومین با اشاره به عوامفریبی هارونالرشید گفت: روزی هارون به امام گفت حاضر است «فدک» را به او برگرداند. امام (ع) فرمود: در صورتی حاضرم فدک را تحویل بگیرم که آن را با تمام حدود و مرزهایش پس بدهی. هارون پرسید: حدود و مرزهای آن کدام است؟ امام فرمود: اگر حدود آن را بگویم هرگز پس نخواهی داد. هارون اصرار کرد و قسم خورد که این کار را انجام میدهد! امام حدود فدک را اینچنین تعیین کردند: از عدن، سمرقند، آفریقا تا مناطق ارمنیه و بحر خزر. حجتالاسلام حائریزاده خاطرنشان کرد: هارون با شنیدن هر یک از این حدود، چهره صورتش درهم فرو رفت و به شدت عصبانی شد و با خشم رو به امام (ع) گفت: در این صورت چیزی برای ما باقی نمیماند. امام کاظم (ع) فرمود: میدانستم که نخواهی پذیرفت و به همین دلیل از گفتن آن امتناع داشتم.
** چرا مردم در برابر موج رسانهای عباسی باز هم شیفته امام کاظم (ع) بودند؟ وی ادامه داد: در یک مجلسی هارونالرشید به امام موسی بن جعفر (ع) گفت: ما این همه پول را خرج میکنیم و این همه رسانه داریم، منتها باز هم مردم شما را دوست دارند! حضرت فرمود: میدانی سِر آن چیست؟ «اَنَا اِمامُ الْقُلُوبِ وَ اَنْتَ اِمامُ الْجُسُومِ» سِر آن این است که من بر قلوب مردم حکومت میکنم، اما تو بر اجساد مردم حکومت میکنی، مردم از ترس به شما ادای احترام میکنند.
انتهای پیام/
منبع: آنا
کلیدواژه: شهادت امام کاظم
تشیع
امام موسی کاظم
موسی بن جعفر
خلفای عباسی
حائری زاده
امام کاظم
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت ana.press دریافت کردهاست، لذا
منبع این خبر، وبسایت «آنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۱۲۱۱۶۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
دین سینما به امام صادق(ع) چه زمانی ادا میشود؟
این اهمیت از آنروست که با توجه به آمارهای منتشر شده ازسوی نهادهای علمی کشور بیشتر مخاطبان ایرانی به موضوعات دینی اهمیت میدهند و براساس آخرین پیمایش مرکز تحقیقات صدا وسیما نیز پربینندهترین برنامههای رسانهملی برنامههای مذهبی هستند. اما اینکه چرا تاکنون درصنعت فیلمسازی و سریالسازی به چنین موضوع مهمی کمتر پرداخته شده نیاز به بررسی بیشتری دارد.
سینما و فیلمسازی مذهبی سینما ذاتا هنری قصهگو و در عینحال وابسته به تکنولوژی محسوب میشود و به همین جهت بستر خوبی برای طرح روایت و داستانهای برآمده از باورها و عقاید انسانها در طول
تاریخ است. همچنین بهدلیل بدیع و مدرن بودن، ابزارهای نامحدودی در اختیار دارد که میتواند در اذهان مخاطبان عمیقا اثرگذار باشد. از آغاز شکلگیری سینما در اواخر قرن نوزدهم تا به امروز، جادوی سینما این امکان را فراهم کرده تا سینماگران، دغدغههای اعتقادی و مذهبی خود را از طریق این رسانه به نمایش بگذارند. بهطورکلی این تولیدات دارای اهمیت استراتژیک هستند و میتوانند در نمایش و قرائت مطلوب مردم درخصوص ادیان، مهم و پرطرفدار باشند.
چرا سینمای دینی در ایران شکل نمیگیرد سینمای ایران اسلامی که بهعنوان مرکز اصلی تجمع شیعیان دنیا، سالهاست در تولیدات انواع فیلمهای سینمایی با رویکردهای انسانی و اخلاقی خوش درخشیده اما بهنظر میرسد تاکنون برای تولیداتی از نوع سینمای دینی حرف چندانی برای گفتن نداشته باشد؛ آنهم در شرایطی که جریانات انحرافی صهیون و وهابیت، تمام سپاه خود را برای به تصویر کشیدن دوران صدر
اسلام بهگونهای که مطلوب خودشان است، به میدان آوردهاند. از ساخت فیلم و حکمرانی بر سینمای هالیوود تا بودجهریزی و سریالسازی در کشورهای حاشیه خلیجفارس و خاورمیانه برای تحریف تاریخ
شیعه و دوران امامت اولاد نبی اسلام(ص) آن هم بدون رعایت ابتداییترین ملاحظاتی که میتوان داشت.
تحریف تاریخ شیعه مصداق فراوانی را میتوان از میان تولیدات عربی درباره تحریف تاریخ شیعه همراستا با تفکر ضدایرانی مثال زد اما متأخرترین آنها میتواند مجموعههایی مانند «اِمامُ الْفُقَهاء» یا «حشاشین» باشد که این روزها نامش سر زبانها افتاده است. این تولیدات نمایشی گرچه ازسوی برخی با سهلانگاری دنبال میشود اما ماجرای آنها عمیقتر از مباحثی چون جنبه سرگرمی صنعت فیلمسازی است و تلاش میشود تا با القای تصویری غلط، زمینه تحریف تاریخ را فراهم کند.به طور مثال این مجموعههای تلویزیونی نه فقط بهدور از اهداف سیاسی و ضدشیعی ساخته نشدهاند بلکه دقیقا میدانند چه هدفی را دنبال میکنند و قرار است چه تصویری از اسلام و شیعه به جهان ارائه نمایند تا در نهایت آنچه در اذهان در مورد اسلام و تشیع شکل میگیرد، به نفع خودشان و در راستای تضعیف اندیشه ولایی شیعیان باشد که امروز رسانهها و اندیشمندان صهیونیستی چنین تفکری را مانع جدی حیات خود میدانند.
تصویری تحریف شده از امام صادق(ع) به عنوان نمونه مجموعه «اِمامُ الْفُقَهاء» که در رابطه با زندگی امام صادق(ع) به کارگردانی سامی جنادی سوری و نویسندگی حامد العلی کویتی با حمایت شرکت کویتی الخیر در ۳۰ قسمت ساخته شده و در سال ۱۳۹۱ از شبکه العراقیه در عراق پخش گردید و پس از آن شبکه الکوثر صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران نیز البته با برخی اصلاحات، ازجمله پوشاندن چهره مبارک بنیانگذار مذهب شیعه(ع) و پدر بزرگوارشان، آن را به نمایش گذاشت، تلاش شده تا روایتی تاریخی از خلفای اربعه ارائه دهد و با توجه به نهضت علمی که امام باقر(ع) و امام صادق(ع) پایهگذاری کردند، این موضوع را اثبات کند. این در حالی است که این
سریال با توجه به جایگاه این دو امام شیعه در پی اثبات جریان خلافت است اما از این امامان و خلافت برحق آنها چیزی نمیگوید.همین امر سبب شد برخی مراجع تقلید در کشورهای مختلف اسلامی از این سریال انتقاد کنند. «اِمامُ الْفُقَهاء» اگرچه مدرسه علمیه امام صادق(ع) در مسجد النبی(ص) و پرورش فقها و علما در آن مدرسه را به تصویر کشیده است، اما به امامت این امام بزرگوار و نشان دادن شخصیت وی در حد یک فقیه، بسنده کرده که چنین رویکردی در مجموعهای که مدعی روایت زندگی امام صادق(ع) است، نمیتواند بیهدف بوده باشد.بر همین اساس باید این سؤال را مطرح کرد، آیا واقعا ساخت فیلم و سریال در خصوص بنیانگذار مذهب شیعه وظیفه سینما و تلویزیون ایران نیست؟
حشاشین در مقابل تفکر شیعی در راستای بررسی تولیدات فیلمسازی و سریالسازی، باید گفت سریال حشاشین نیز که در ماه رمضان امسال پخش شد و تلاش کرده جنبش شیعه اسماعیلیه را همراستا با داعش به تصویر بکشد را هم باید در این رابطه ارزیابی کرد. اسماعیلیها نام خود را از اسماعیل بن جعفر، فرزند امام صادق(ع) گرفتهاند. آنها برخلاف شیعیان اثنیعشری، که امام موسی کاظم(ع) برادر کوچکتر اسماعیل را به عنوان امام پذیرفتهاند، معتقد بودند اسماعیل جانشین امام صادق(ع) بوده است. همین تفکر انحرافی حالا دستمایه جریانهای صهیونیستی شده تا از زبان کشورهای سکولار اسلامی فیلمی ساخته شود که تفکر شیعی را با داعش ساخته شده توسط غرب پیوند زنند و به جهانیان نشان دهند که تفکر داعشی همراستا با تفکر شیعی است و با تحریف تاریخ، کذبیات تفکری خود را جای حقیقت اندیشه شیعیان جا بزنند.
سینما حق دستکاری تاریخ را ندارد با بازخوانی انتقادات و واکنشهایی که امروزه از سوی منتقدان به چنین آثاری میشود، میتوان بهخوبی دریافت که جریانات صهیونیستی چگونه از دوقطبیسازی و پاککردن تاریخ بهره میبرند. بهطور مثال شاید فیلمنامهای با یک قصه اجتماعی و عاشقانه این امکان را برای فیلمساز فراهم کند تا دخل و تصرفی در موضوع ایجاد نماید اما فیلمساز طبیعتا حق دستکاری تاریخ و وقایع شناخته شده را ندارد، بهخصوص اگر درام به شخصیتی تاریخی بپردازد که در یک دوره زمانی خاص نقش فعالی داشته است؛ این نقدی است که وجیهه عبدالرحمن از بازیگران سینمای عرب بهتازگی بر سریال «حشاشین» مطرح کرده است. متاسفانه پدیده جعل تاریخ در درام تاریخی عرب و ترکیه بسیار وجود دارد، چراکه آنها فیلمنامهها را از بین رویدادهایی برمیگزینند که مواضع قهرمانانه را تقویت و افتخارات و پیشینیانشان را ستایش میکند و این قطعا به نفع درام نیست و وقتی این درام درخصوص به تصویر کشیدن شخصیتهای ارزشمند دینی جمع زیادی از مردم دنیا باشد، اشکال چنین رویکردی بیشتر نمود پیدا میکند.حتی برخی منتقدان شبکههای عربی نیز در مورد این سریال گفتهاند: این مجموعه نمایشی در ابتدا و انتها ماحصل خیال بوده که از تاریخ الهام گرفته شده است.
وقتی صهیون برای کوبیدن اسلام سیاسی دست بهکار میشود ساخت سریالهایی چون حشاشین از سوی جریان صهیونیستی که امروز در ضعیفترین جایگاه خود قرار دارد راهبری میشود تا با کوبیدن اسلام سیاسی در ایران، اخوانالمسلمین در مصر و حماس در فلسطین که بزرگترین دشمن آنها محسوب میشود و جریان مقاومت را در منطقه پدید آوردهاند به جریان تندروی ساخته شده توسط آمریکا داعش نسبت دهد که اسلامهراسی را در دنیا تقویت کند.
در جنگ روایتها چه کردیم؟ حالا در این جنگ روایتها، سینمای ایران شیعی برای روایت
صادق از زندگی پدر مکتب جعفری چه کرده است؟ گرچه تلویزیون ایران درخصوص صدر اسلام و حوادث کربلا تولیدات قابل دفاعی داشته و میتوان به مجموعههایی مانند مختارنامه، امام علی(ع)، معصومیت از دست رفته، ولایت عشق، تنهاترین سردار و... اشاره کرد که هرکدام دورهای از تاریخ اسلام را مورد بررسی قرار دادهاند اما در این بین، جای یک فیلم سینمایی یا سریال در شأن بنیانگذار مذهب شیعه، بهشدت احساس میشود.همانطور که بر همه روشن است، تاریخ تمدنی غرب بدون وجود آوردههای علمی مسلمانان قطعا به جایی نمیرسید یا دستکم این دستاوردهای دانشمندان و عالمان اسلام بود که کتابخانههای غرب را تا دورهای از تاریخ پر کرد.طبیعتا تمدن کنونی جهان، ازتلاش ملل گوناگون در طول تاریخ شکل گرفته است وسهم اسلام در پیدایش وتوسعه این تمدن، بیش ازدیگر تمدنها نباشد، کمتر نیست. پرسش اینجاست که آیا سینمای ایران ظرفیت ساخت فیلمی برای بیان این تاریخ را ندارد یا ما با فقر سینماگران دغدغهمند و شیعه مواجه هستیم؟
دوران سینمای سکولار گذشته است علوم و تمدن اسلامی از مسیرهای مختلفی به غرب منتقل شد که ترجمه کتب عربی به زبانهای اروپایی و تدریس و استفاده از کتب عربی که دانشمندان مسلمان آنها را در مراکز علمی نوشته یا ترجمه کرده بودند، بیشترین تاثیر را داشت. شاید این توضیحات برای اثبات اهمیت توجه به اقدامات اساسی امام صادق(ع) و جهاد علمی که او ایجاد کرد، کافی است تا متوجه باشیم که تا چه اندازه پرداخت به زندگی این دانشمند زمان، گردآورنده علوم اسلامی و سپس انتشار آن به سراسر دنیا و حتی تاثیرش بر شکلگیری غرب در سینما و تلویزیون اهمیت و جذابیت دارد. مردم ایران مخاطبانی مشتاق به تماشای آثار نمایشی با مضامین مذهبی و دینی هستند.در همین ماه رمضان گذشته واقعا روشن شد که دوران «تلویزیون، رسانهای با ماهیت سکولار است» گذشته و نهفقط تلویزیون که سینما نیز تشنه تولیداتی با مضامین ارزشمند است؛ چراکه مخاطب سینمای امروز نیز چنین خواستهای دارد و فیلمهای دفاعمقدس یا انقلابی همیشه در ایران پرفروش بودهاند.
جای خالی استکبارستیزی رئیس مکتب جعفری در سینما میتوانیم با یک روایت دقیق و جذاب سینمایی، حقانیت شیعه و تاثیراتی را که بر فرهنگ بشری گذاشته، ثابت کنیم و این بار ما بهعنوان شیعیان ۱۲امامی و باورمند به مهدویت بگوییم غرب چگونه غرب شد و حالا با فاصله از همان دستاوردها امروز به چه نقطهای از اضمحلال فرهنگی رسیده است؟! در حقیقت دوران زندگی امام صادق(ع) را از هر منظری که مورد توجه قرار دهیم، سرشار از قصهها و پیروزیهای علمی و فرهنگی است که موجب شکلگیری دوران طلایی اسلام شد و تمامی این دستاوردها قابلیت نمایشیشدن دارد؛ ضمن اینکه امروز که جهان علیه هر نوع استکبار برخاسته و آزادگان مسلمان و غیرمسلمان خواهان برچیدهشدن رژیم صهیونیست هستند، بهترین فرصت برای بیان وجوه استکبارستیزی رئیس مکتب جعفری است و سینما باید دستبهکار شود تا در این جنگ رسانهای از موثرترین و فراگیرترین رسانهها، یعنی فیلمسازی برای تولید محتواهایی متناسب با فرهنگ شیعی بهره برد و چه روایتی مهمتر و ضروریتر از روایت زندگی امام صادق(ع)؟! سینما قصه میخواهد، حادثه و قهرمان نیاز دارد و دوران امام صادق یکی از توفانیترین ادوار تاریخ اسلام است که از یک سو اغتشاشها و انقلابهای پیاپی متعددی را تجربه کرده، از جمله قیام خونخواهان امام حسین(ع) و از سوی دیگر در این دوره تاریخی شاهد برخورد مکاتب، ایدئولوژیها و تضاد افکار فلسفی و کلامی هستیم که ناشی از برخورد امت اسلامی با مردم کشورهای فتحشده با دنیای خارج است. در آخر اینکه به نظر روایت این دوران طلایی از اسلام شیعی در سینما کمی همت، دغدغه و اسلامشناسی میخواهد تا فیلمنامهنویسان و کارگردانان سینمای ایران دستبهکار شوند و مدیران سینمایی و صداوسیما را کنار خود ببینند و دست و دلبازانه برای فتح و پیروزی شیعیان، این بار نه مانند صدر اسلام با فدا کردن خون؛ بلکه با تخصیص بودجه کافی، بهرهمندی از فناوری و استفاده از افراد باسواد و آگاه، آثاری نمایشی تولید کنند و مرزهای فرهنگی و هنری را درنوردند.